هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از زندگی زودگذر و ناپایدار سخن می‌گوید و توصیه می‌کند که از غم و اندوه دوری کرده و از لحظات زندگی لذت ببریم. او به اهمیت شادی و رهایی از نگرانی‌های بی‌فایده اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که در نهایت تنها نامی از ما باقی می‌ماند. شاعر همچنین از بی‌ثباتی دنیا و دشمنی زمانه سخن می‌گوید و توصیه می‌کند که با آسودگی خاطر و بدون ترس از آینده، گام‌های خود را برداریم.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. مفاهیمی مانند زودگذری دنیا، اهمیت شادی و رهایی از غم، ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد و نیاز به تجربه و تفکر بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۲۱

الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی
که پیدا نیست کارم را درین گیتی سرانجامی

کنون چون توبه بشکستم به خلوت با تو بنشستم
ز می باید که در دستم نهی هر ساعتی جامی

نباید خورد چندین غم بباید زیستن خرم
که از ما اندرین عالم نخواهد ماند جز نامی

همی خور بادهٔ صافی ز غم آن به که کم لافی
که هرگز عالم جافی نگیرد با کس آرامی

منه بر خط گردون سر ز عمر خویش بر خور
که عمرت را ازین خوشتر نخواهد بود ایامی

چرا باشی چو غمناکی مدار از مفلسی باکی
که ناگاهان شوی خاکی ندیده از جهان کامی

مترس از کار نابوده مخور اندوه بیهوده
دل از غم دار آسوده به کام خود بزن گامی

ترا دهرست بدخواهی نشسته در کمین‌گاهی
ز غداری به هر راهی بگسترده ترا دامی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.