هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بررسی تفاوت‌های ظاهری و باطنی انسان‌ها می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که ظاهر و اعمال بیرونی مانند بستن زنار یا دستار، نشان‌دهنده‌ی حقیقت درونی فرد نیست. او تأکید می‌کند که حقیقت درونی و نیت فرد مهم‌تر از ظواهر است و برخی افراد ممکن است در ظاهر متدین یا بت‌پرست به نظر برسند، اما در باطن حقیقت دیگری دارند. همچنین، شاعر به قدرت تفکر و نیت قوی اشاره می‌کند و بیان می‌کند که برخی افراد با نیت قوی می‌توانند بر جهان تأثیر بگذارند.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. مفاهیمی مانند تفاوت ظاهر و باطن، نیت قوی، و تأثیر تفکر بر جهان، برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است پیچیده و دشوار باشد.

قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲

کسی کاندر صف گبران به بتخانه کمر بندد
برابر کی بود با آن که دل در خیر و شر بندد

ز دی هرگز نیارد یاد و از فردا ندارد غم
دل اندر دلفریب نقد و اندر ما حضر بندد

کسی کو را عیان باید خبر پیش مجال آید
چو خلوت با عیان سازد کجا دل در خبر بندد

ز عادت بر میان بندد همی هر گبر زناری
نباشد مرده را آنکس که جز بر فرق سر بندد

حقیقت بت پرستست آنکه در خود هست پندارش
برست از بت‌پرستی چون در پندار دربندد

نباشد مرد هر مردی که او دستار بر بندد
نباشد گبر،هرگبر که او زنار بربندد

اگر تاج تو خورشیدست تو زان تاجدارانی
که طاووس ملایک تخت تو بر شاهپر بندد

نیاساید سنایی وار آن کو زین جگر خواران
هزاران درد خون‌آلود بر جان و جگر بندد

نه موسیئی شود هر کس که او گیرد عصا بر کف
نه یعقوبی شود آنکس که دل اندر پسر بندد

بسا پیر مناجاتی که بر مرکب فرو ماند
بسا رند خراباتی که زین بر شیر نر بندد

ز معنی بیخبر باشی چو از دعوی کمر بندی
چه داند قدر معنی آن که از دعوی کمر بندد

بتخت و بخت چون نازی که روزی رخت بربندی
بتخت و تخت چون نازد کسی کو رخت بر بندد

غلام خاطر اویم، که او همت قوی دارد
که دارد هر دو عالم را و دل در یک نظر بندد

اگر یک چند کی بخت سنایی به بگردد پس
همه الفاظ شیرین ملایک بر بصر بندد

برو همچون سنایی باش، نه دین باش و نه دنیا
کسی کو چون سنایی شد در این هر دو در بندد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در تعلیم طی طریق معرفت
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.