هوش مصنوعی: نویسنده در این متن ابراز تمایل خود را برای همراهی با سرور خود در یک مراسم مهم بیان می‌کند، اما به دلیل مشکلاتی مانند عدم دسترسی به اسب و ناتوانی در پیاده‌روی، موفق به این کار نمی‌شود. او از عدم توفیق خود اظهار ناراحتی کرده و از خداوند طلب رحمت می‌کند. همچنین اشاره می‌کند که اگر طوماری از سوی خداوند صادر شود، افتخار حضور در محضر را خواهد یافت. در پایان، با اشاره به شکست‌های گذشته، از ادامه تلاش برای ارتباط با سرور خود منصرف می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای ساختار ادبی پیچیده و استفاده از اصطلاحات و تعابیر کهن است که درک آن برای افراد زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، محتوای متن بیشتر مناسب مخاطبانی است که با ادبیات کلاسیک فارسی آشنایی دارند.

شمارهٔ ۷۸

خداوندگارا پس از اصغای مژده ورود موکب شهریاری به دارالامان، چون گمان التزام و همراهی سرکار خداوند می رفت، میل و اراده این فدوی مملوک آن بود در خدمت صاحب خود که یکی از بندگان سرکار خداوند است شرفیاب بزم رفیع و خدمت منیع آیم و حرمان عهد ملازمت را روزی دو از التزام حضرت فیض بسطت جبران نمایم. چندانکه دو اسبه در تحصیل استری تاختم، دستم بیال شریک مراد نرسید. امکان پیاده پوئی نیز نداشتم. لاجرم زحمت افزای خاطر مسعود و تصدیع بخشای محفل محمود نگردیدم.
به ولایت امیرالمومنین(ع) و راقد آن مرقد پاک که شوقم به ادراک خدمت خداوند، ذوق ابوعبیده ثانی به شراب است و میل برهنگان قوس به شارقه آفتاب،چون بختم سیاه است، در موارد مرادم روی زردی باید کشید. مجاری احوالم از قراری است که تقریرات شفاهی صاحب مکرم میرزا عبدالوهاب اگر جویا شوید ترجمانی خواهد بود. چنانچه رحمت خداوندگاری از صدور یک طغرا تعلیقه ام سرافراز دارند محضر افتخاری به دست خواهد افتاد. اینقدر بدانید که با آن اهتمامات و توسلات کسی متعلقان سمنان را مرخص نکرد جز اینکه سود خدمت یکساله سرکار نواب مستطاب والازیان شد طرفی نبستم مصرع: افتادم و مصلحت چنین بود، تا دیگر به ریسمان صفا و حبل ارادت نفس خود پرست در چاه نروم، زیاده چه عرض شود.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷ - به میرزا عبدالوهاب کاشانی نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.