هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از درد عشق، بی‌وفایی معشوق و رنج‌های عاشق سخن می‌گوید. شاعر از نگاه معشوق به عنوان تیزی که قلبش را می‌درد یاد می‌کند و از سخت‌دلی او شکایت دارد. همچنین، به مقایسه‌ای بین دردهای خود و داستان‌های عاشقانه‌ی معروف مانند فرهاد و شیرین اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۶۲

قتل عشاق نه از عارض او بیداد است
که در آیین وفا کشتن عارض داد است

کرد صیدم به نگاهی و نیامد به سرم
ناله ی من از این ناوک از آن صیاد است

از چه روی آه مرا قوت تأثیر نبود
گرنه آهن دل او سخت تر از پولاد است

پی خون ریزی مردم نگر آن چشم و مژه
که دو صد نیش فزون درکف یک فصاد است

تیغ ابروی و سپاه مژه و چنبر زلف
وادی دل وای که یک کشته و صد جلاد است

ریخت او شیر به جوی از پی شیرین من خون
فرق ها از من دل شیفته تا فرهاد است

غمم آن است که نایی به مزارم پس مرگ
ورنه دل با تعب هجر به مردن شاد است

جاودان بسته زنجیر ندم خواهد ماند
بنده ای نه که دل از بند طلب آزاد است

حال یوسف نتوان گفت صفایی برآن
که حدیث غم یعقوب به گوشش باد است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.