هوش مصنوعی: شاعر در این متن از شکرگزاری به درگاه خداوند سخن می‌گوید، زیرا یارش در کنار اوست و از غم دور است. او عشق به معشوق را ستوده و اعلام می‌کند که با وجود او، هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد. شاعر همچنین به لطف و قهر معشوق اشاره کرده و از عشق و وفاداری خود می‌گوید. در نهایت، او به رحمت پروردگار و بردباری خداوند در برابر گناهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به درک عمیق‌تری از ادبیات و مفاهیم فلسفی دارند.

شمارهٔ ۶۳

مرا بس شکرها از کردگار است
که یارم در بر و غم بر کنار است

اگر سنگ از فلک بارد چه تشویش
حضور دلبرم رویین حصار است

به پای دوست نبود جز تو در دست
بپای ای جان که هنگام نثار است

جهان ماند به جانان زنده جاوید
چو او باشد مرا با جان چه کار است

دلارامی که قهرش بی دوام است
گل اندامی که لطفش پایدار است

نه نایی از گزندش ناله پرواز
نه چشمی از جفایش اشکبار است

ز پایش سر برآوردم کم اکنون
سراپا زین تغابن شرمسار است

به بوی وصل خرسندم ولی باز
دل از سودای مرگم زیر بار است

ترا این مایه با ما فرط الطاف
ز فر رحمت پروردگار است

خدایی را ثنا باید صفایی
که با چندین گناهت بردبار است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.