هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق و وصف زیبایی‌های اوست. شاعر از معشوق به عنوان نگار، ماه، آفتاب ثانی و باغبان یاد می‌کند و وفاداری خود را ابراز می‌دارد. همچنین، از درد عشق و وصال معشوق سخن می‌گوید و آن را برتر از بهشت و شادمانی‌های دنیوی می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، فهم آن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌سازد.

شمارهٔ ۸۹

ماهی که به رخ نگار مانی است
پیداست که جز نگار ما نیست

بر صورت عالمی قلم کش
کان ها همه عاری از معانی است

بردار ز رخ نقاب تا خلق
گویند که آفتاب ثانی است

بخرام که باغبان ببیند
تا سروکجا بدین روانی است

گفتی نکنی دل از وفایم
جانا به من این چه بدگمانی است

پابوس توام که دست ندهد
از نقص کمال ناتوانی است

قول ارنی ز هرکه سر زد
البته جواب لن ترانی است

بر خاک در تو یک اقامت
بهتر ز بهشت جاودانی است

تیغ تو مرا به فرق صد بار
خوشتر ز کلاه خسروانی است

درکار غم تو روز بردن
به از همه عمر شادمانی است

از درد توام دوا فرستاد
این خاصیت خدای خوانی است

این آخر پیریم صفایی
از عشق وی اول جوانی است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.