هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و هجران سخن می‌گوید، با تصاویری از رنج، زخم‌های عاطفی، و اشتیاق به معشوق. شاعر از غم و بلا می‌نالد و به بزم عشق و می‌نوشی اشاره می‌کند، گویی در جستجوی تسکین است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، درد و رنج عشق، و اشارات به می‌نوشی است که برای درک بهتر به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد.

شمارهٔ ۹۰

گر نه به دل هر نگهت خنجری است
این همه پس دیده چرا خون گریست

نالشم از بس به سر آتش فشاند
بالش تن توده ی خاکستری است

خاک بلا باشد و پهلوی مرگ
در شب هجرانم اگر بستری است

زخم تو بر سینه بد از مرهمم
کآن به تماشای تو دل را دری است

دست غمت تا به تنم پا فشرد
هر بن موئیم سر نشتری است

توبه ده از توبه که امشب مرا
ساقی مجلس بت سیسنبری است

بیت من از طلعت او تبتی است
بزم من از قامت او کشمری است

حرمت می خاست به چندین وجود
خاصه چو از دست پری پیکری است

سر به قدم سود صفایی چراست
گرنه به سر با تو مر او را سری است
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.