هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد هجران و اشتیاق به معشوق است. شاعر از فراق و دوری معشوق رنج می‌برد و با توصیف زیبایی‌های او مانند لعل لب و زلفان، به درمان درد خود امید بسته است. همچنین، اشاره‌ای به توبه در جوانی و رهایی از دام‌های دنیوی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۱۲۲

سزاوارم به هجران گر به چنگ آید گریبانت
مرا بار دگر و ز کف گذارم طرف دامانت

به سر وقتم به دست دل نوازی رنجه کن پایی
که بردارد سر از بالین مگر بیمار هجرانت

سپستانم دوپستان بس تبرخونم دو لب کافی
اگر درد مرا افتاده در دل فکر درمانت

ز لعل شور و شیرینت مزاجم گشته حار اکنون
به تبریدم مداوا را بس آن لیموی و رمانت

در آغاز جوانی توبه ام دادی بحمدالله
کفایت جستم از هر مسکری با لعل خندانت

ز بار منت حلوا فروشان فارغم کردی
ز شیر و شهد مستغنی شدم با نقل دندانت

به پیرامون کردن زلفت آمد عبرتی ما را
که آخر دود دل ها سر برآورد از گریبانت

به یاد لعلت اشک دیده عمان ساخت و اینها
پدید آمد خلاف رسم دریاها ز مرجانت

دریغ ار سدت رس بودی جهان ها جان صفایی را
که پی در پی در افکندی سری در پای دربانت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.