هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به معشوق، رنج‌های عشق، و ستایش زیبایی‌های او سخن می‌گوید. شاعر از فراق و درد دل می‌نالد، اما در نهایت به شادی و رهایی می‌رسد. همچنین، در ابیاتی به توصیف زیبایی معشوق و مقایسه‌های شاعرانه پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و احساسی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۶۷

تا جان به هوای دلبر آمد
از دانش و دین ودل برآمد

بختم چو نکرد دستگیری
پای طلبم به سر در آمد

از هجر اجل رهاییم داد
شادم که زمان غم سرآمد

هر خون دلی که با تو خوردیم
خوشتر ز شراب و شکر آمد

ساقی عوض از سیم عرق ریخت
این سیم به ام از آن زر آمد

بشکسته دل از عرض درستم
تا کامروا زجوهر آمد

دل بست به رخ ز زلفش این بود
ماری که به گنج رهبر آمد

نازم قد و چهرت ای دلارام
کز پرده حسن تا درآمد

شنعت زن ماه کاشغر شد
خجلت ده سرو کشمر آمد

ماهی که زمردش براندام
سروی که طبر زدش برآمد

تا مالک ملک غم صفایی
بی منت گنج و لشکر آمد

با آنکه قدم به عرش می سود
با خاک در تو همسر آمد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.