هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عشق، پند و اندرز، حیرت و ناامیدی می‌پردازد. شاعر از ناتوانی در درک پندها و سخنان سودمند سخن می‌گوید و از عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌نالد. همچنین، به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۸۲

باید دلی که درک معانی کند ز پند
باید سری که گوش دهد پند سودمند

هوشی مرا که فهم سخن می نمود نیست
دیوانه را چه سود سرون به گوش پند

او خود نبود حور و بر این حیرتم که بود
پیدا چو سمع ساعد سیمینش از پرند

ز آن زلف مشکسا گرهی بر رخم گشای
گر بسته ای کمر که رهانی دلم ز بند

ز آن چهر و قد چو سرو و چو سوری که حسن یار
حجت فراشت در نظر کوته و بلند

خوارم اگر به چشم تو دارم ولی امید
کز عز خاکبوس درت گردم ارجمند

افغان و اشک و انده و آسیب تا به کی
تاب و توان و طاقت و تسلیم تا به چند

نامد صفایی ار مژگان منع اشک ما
کس کی به راه سیل ز خاشاک بسته بند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.