هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و جنون و هجران سخن می‌گوید. شاعر از درد فراق و اشتیاق وصال می‌نالد و از عشق به معشوقی با حسن خیره‌کننده یاد می‌کند. تصاویری مانند گیسوی لیلی، دل مجنون، و خورشیدوار بودن معشوق به کار رفته‌اند. همچنین، تأثیرات عشق بر روح و جسم شاعر مانند سوزش دل، ریزش اشک، و تغییر حالات درونی توصیف شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی و مفاهیم عرفانی نیاز به درک نسبی از ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۸۴

عقل را گیسوی لیلی طلعتان مجنون کند
با دل مجنونم این زنجیر یارب چون کند

تا به گونا گون بسوزد روز هجر این دل مرا
در شب وصلم به عمد الطاف گوناگون کند

با کمال تنگدستی منت ایزد را که عشق
هر دمم زین اشک و رخ چون سیم و زر قارون کند

کید اندازد نقاب از رخ یکی خورشیدوار
پرتو مهرش زمین را خجلت گردون کند

حسن او بی کوشش صیاد چندین دل برد
عشق او بی جنبش جلاد چندین خون کند

رشحه ای از لعل نوشین خند شکر خای او
در مذاقم کار صد خم باده گلگون کند

بر سر بالین من مگذر که هر شب تف دل
از تنور سینه ام کاشانه چون کانون کند

دل نهادم بر فراق اما صفایی شوق قرب
هر نفس از حد حلم و حالتم بیرون کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.