هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و ارادت شاعر به معشوق یا مراد معنوی است. شاعر از نگاه‌های بی‌توجه، اشک‌های نریخته و دل‌های بی‌صرفه می‌گوید و در نهایت به جایگاه بی‌همتای معشوق در دل عاشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۲۰۷

صاحب دلی به سیر کمانت نظر نکرد
تا سینه پیش آن صف پیکان سیر نکرد

اشکش به آستین تو از رخ نکرده پاک
تا خاک آستان تو سرمه ی بصر نکرد

صوفی ما به ترک کله صرفه ای نبرد
مسکین که خاکپای ترا تاج سر نکرد

صیدت به یاد بال افشانی آشیان
از خوشدلی به دام تو سر زیر پر نکرد

یوسف خود ار نبود گرفتار کس چرا
بر وی گذشت قرنی و یاد از پدر نکرد

چهری که آستین تو بر دیدگان نسود
چشمی که آستان تو از گریه تر نکرد

دردا که کس به حضرت جانان نجست جای
کاو را ز رشک دور فلک دربدر نکرد

ز آتش به سنگ رخنه نیفتاده کس ندید
جز در دل تو کآه صفایی اثر نکرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.