هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. در آن از مضامینی مانند عشق، دلتنگی، غیرت، رنج عشق و امید به وصال استفاده شده است. شاعر از زلف معشوق، دوری از او و رنجهای عشق سخن میگوید و در عین حال امیدوار است که روزی به وصال برسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری و ادبی نیاز دارند.
شمارهٔ ۲۰۶
بر تو از دست صبا شام و سحر غیرتم آید
کو چرا دست تطاول به سر زلف تو ساید
سوده بر سنبل گیسوی تمنای تو دستی
که به بستان دگر از جیب صبا بوی گل آید
داغ گلبرگ رخت ماند چنان بر دل خونین
که گل سرخ ز خاکم عوض سبزه برآید
داند ار واعظ ما شادی قرب و غم دوری
دیگر از دوزخ و فردوس حدیثی نسراید
نفسی چند به کنج قفس آسوده کشیدی
لاجرم سیر چمن جز غمت ای دل نفزاید
دور ریزد به گلو صد خم خونش به تلافی
هرکه یک دم ز شکر پاره ی لعل تو بخاید
نکشم منت دربان، ندهم زحمت حاجب
دانم آن در که تو بندی دگرم کس نگشاید
چه به کامم برسانی چه به حسرت بنشانی
رو به غیر تو درآیین من ای دوست نشاید
چون صفایی همه ایام نشینی به تحیر
اگر آن حور جنانت نظری رخ بنماید
کو چرا دست تطاول به سر زلف تو ساید
سوده بر سنبل گیسوی تمنای تو دستی
که به بستان دگر از جیب صبا بوی گل آید
داغ گلبرگ رخت ماند چنان بر دل خونین
که گل سرخ ز خاکم عوض سبزه برآید
داند ار واعظ ما شادی قرب و غم دوری
دیگر از دوزخ و فردوس حدیثی نسراید
نفسی چند به کنج قفس آسوده کشیدی
لاجرم سیر چمن جز غمت ای دل نفزاید
دور ریزد به گلو صد خم خونش به تلافی
هرکه یک دم ز شکر پاره ی لعل تو بخاید
نکشم منت دربان، ندهم زحمت حاجب
دانم آن در که تو بندی دگرم کس نگشاید
چه به کامم برسانی چه به حسرت بنشانی
رو به غیر تو درآیین من ای دوست نشاید
چون صفایی همه ایام نشینی به تحیر
اگر آن حور جنانت نظری رخ بنماید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.