هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام، درد و رنج عاشق، و توصیف زیبایی معشوق سخن می‌گوید. شاعر از عشق بی‌پاسخ و تأثیرات عمیق آن بر دلش می‌نالد و از معشوقی با چشمان و ابروان جذاب یاد می‌کند که باعث سقوط او شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم عمیق عرفانی یا عاشقانه ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری داشته باشد.

شمارهٔ ۲۰۹

هر دمت کز مژه بر سینه ی من تیر نیاید
خورم افسوس که خونریز منت دیر نیاید

با دل ریش من آن ترک سیه مست ز ابرو
خوفی انگیخت که از ضارب شمشیر نیاید

ذوق دندان شکر خای تو افکند خرابم
تا نگویند دگرکار می از شیر نیاید

به دو چشمت به نگاهی دل مردم ز کف آری
سبک صیادی آهوی تو از شیر نیاید

بر سر کوی خود از فتنه ی عشاق حذر کن
که کس آنجا ننهد پا که زمین گیر نیاید

تاب و تیمار تعلق که به طومار نگنجد
درد و اندوه تعشق که به تحریر نیاید

پاره ای از دل خود پرس پریشانی ما را
کاین حدیثی است نهانی که به تقریر نیاید

اثر عشق نگر با کشش زلف صفایی
دل به مویی ز کفم رفت و به زنجیر نیاید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.