هوش مصنوعی:
این متن عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و دلدادگی به معشوق و جدایی از دنیای مادی است. شاعر از نیاز به رهایی از تعلقات دنیوی، خدمت به معشوق و رسیدن به رستگاری سخن میگوید. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند حضور، خلوت و صفا دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۲۴۰
عاشق اول هدیه ای کز بهر جانان بایدش
دست شستن از جهان دل کندن از جان بایدش
طالب جمع حواس خاطر و حفظ حضور
حلقه ها در گردن از زلف پریشان بایدش
گو به زلفی بند و زنجیر علایق در گسل
هرکه چون من رستگاری از دو کیهان بایدش
روی گو در خدمت پیر مغان برخاک سای
مفتی اسلامیان گر عقل و ایمان بایدش
ناله را تأثیر در نوشین لبان نبود بلی
هرکه سیمین ساعد آمد دل ز سندان بایدش
لعل سیراب تواش چون نیشکر باید مکید
جاودان گر تشنه کامی آب حیوان بایدش
هرکه خواهد دست دولت عقد کردن دوست را
رشته ها لعل تر از مژگان به دامان بایدش
دیر یا زود از غمت شادم که خواهم شد هلاک
نیست در خور مرمرا دردی که درمان بایدش
با کمال نقص از خلوت صفایی را مران
تا شناسد قدر صحبت از چه هجران بایدش
دست شستن از جهان دل کندن از جان بایدش
طالب جمع حواس خاطر و حفظ حضور
حلقه ها در گردن از زلف پریشان بایدش
گو به زلفی بند و زنجیر علایق در گسل
هرکه چون من رستگاری از دو کیهان بایدش
روی گو در خدمت پیر مغان برخاک سای
مفتی اسلامیان گر عقل و ایمان بایدش
ناله را تأثیر در نوشین لبان نبود بلی
هرکه سیمین ساعد آمد دل ز سندان بایدش
لعل سیراب تواش چون نیشکر باید مکید
جاودان گر تشنه کامی آب حیوان بایدش
هرکه خواهد دست دولت عقد کردن دوست را
رشته ها لعل تر از مژگان به دامان بایدش
دیر یا زود از غمت شادم که خواهم شد هلاک
نیست در خور مرمرا دردی که درمان بایدش
با کمال نقص از خلوت صفایی را مران
تا شناسد قدر صحبت از چه هجران بایدش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.