هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج عاطفی عمیق، ناامیدی و درماندگی را بیان می‌کند. شاعر از عشق، فریب دنیا، و بی‌عدالتی‌های زندگی شکایت دارد و به مفاهیمی مانند شیطان، طوفان نوح، و نیرنگ‌های فلک و زمین اشاره می‌کند. در نهایت، شکرگزاری به خداوند و هشدار درباره فریبکاری‌های دنیوی نیز در متن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عرفانی، انتقادی و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامفهوم باشد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیم مانند شیطان و نیرنگ‌های دنیوی نیاز به درک بالاتری از زندگی و فلسفه دارد.

شمارهٔ ۲۴۵

نهادی بر دلم دردی که درماندم به درمانش
فکندی در سرم شوری که ممکن نیست سامانش

نهادم روی در راهی که آغاز است انجامش
در افتادم به دریایی که پیدا نیست پایانش

فلک دیوی است افسون فر مشو غافل ز نیرنگش
زمین زالی است زیور گر مباش ایمن ز دستانش

به جامش خون زهرآمیز و انگاری که آن آبش
بخوانش لخت مرگ آویز و پنداری که آن نانش

ترا جز تلخکامی حاصلی زین آب و نان نبود
میالا لب هم از اینش بکن دندان هم از آنش

مرا در دیده و لب هرکه دید این نوحه و زاری
فراموش آمد از خاطر حدیث نوح و طوفانش

به شکر مالک الملک ار صفایی لب فرا داری
چرا در دل شکایت رانی از گردون گردانش

چو مفتی لاف دین داری مزن با این تبه کاری
خدا را کی پرستید آنکه از ره برد شیطانش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.