هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به توصیف معشوق خود میپردازد و با استفاده از تصاویر زیبا و تشبیهات فراوان، برتری معشوق خود را بر همه زیباییهای جهان تأکید میکند. او از سرو، ماه، پری، حور، باد بهار، مار سمی، نخل، گل، یاس و ارغوان نام میبرد و معشوق خود را از همه آنها برتر میداند. همچنین، شاعر از عشق و هجران و صبر سخن میگوید و از ستمگری معشوق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و استفاده از تشبیهات و استعارات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'جور' و 'ستمگری' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۲۶۳
از سرو سخنوری ندیدم
وز ماه صنوبری ندیدم
حوری چو تو در لباس مردم
نشنیده ملک پری ندیدم
با زلف تو نافه ی ختا را
یک موی برابری ندیدم
از باد بهار و بوی بستان
این غالیه گستری ندیدم
جز طره ی او در آتش چهر
از مار سمندری ندیدم
نخل و گل و یاس و ارغوان را
با سرو تو همسری ندیدم
هجر تو و صبر خویشتن را
کاری است که سرسری ندیدم
با آن همه رم دل آمدت رام
از چرخ کبوتری ندیدم
دل بردن و زیر پا فکندن
زیبنده دلبری ندیدم
از جوق بتان به جز تو کس را
در جور چنین جری ندیدم
از دشمن و دوست هم به بدخواه
این پایه ستمگری ندیدم
توحید مجو صفایی از خویش
کز شرک ترا بری ندیدم
جز مو نستردن از تو یک موی
قانون قلندری ندیدم
وز ماه صنوبری ندیدم
حوری چو تو در لباس مردم
نشنیده ملک پری ندیدم
با زلف تو نافه ی ختا را
یک موی برابری ندیدم
از باد بهار و بوی بستان
این غالیه گستری ندیدم
جز طره ی او در آتش چهر
از مار سمندری ندیدم
نخل و گل و یاس و ارغوان را
با سرو تو همسری ندیدم
هجر تو و صبر خویشتن را
کاری است که سرسری ندیدم
با آن همه رم دل آمدت رام
از چرخ کبوتری ندیدم
دل بردن و زیر پا فکندن
زیبنده دلبری ندیدم
از جوق بتان به جز تو کس را
در جور چنین جری ندیدم
از دشمن و دوست هم به بدخواه
این پایه ستمگری ندیدم
توحید مجو صفایی از خویش
کز شرک ترا بری ندیدم
جز مو نستردن از تو یک موی
قانون قلندری ندیدم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.