هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از وفاداری خود و جفای معشوق، ناکامی در رسیدن به مراد، و دوری از دوستان به خاطر عشق شکایت دارد. همچنین، از تلاش‌های بی‌ثمر و تحمل درد و رنج در راه عشق می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های روحی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است با احساسات پیچیده‌ای همراه باشد که مناسب این گروه سنی نیست.

شمارهٔ ۲۶۴

به دل نوید وفا دادم و جفا ز تو دیدم
چه مایه خجلت از این وعده ی خلاف کشیدم

کدام روز شب آمد کدام شام سحر شد
که با خیال تو در کنج خلوتی نخزیدم

مگر به عشق تو از حالتم کسی نبرد پی
ز الفت همه هم صحبتان کناره گزیدم

به رسته ای که ز عشقت فروختند متاعی
کدام درد و بلاکش به نرخ جان نخریدم

شکار ترک کمان دار خویش تا دگری را
نبینم از سر تیرش به پای رشک رمیدم

فزود مهر تو در من خلاف خواهش مردم
ملامتی که به ترک محبت تو شنیدم

فغان که قاتلم از ناز دیرتر به سر آمد
اگر چه زودتر از همگنان به قتل رسیدم

به دست نامدم ازکفر و دین طریق ترقی
هر آنچه در ره ی کوشش به فرق جهد دویدم

مراد خویش نیابم ز میر کعبه صفایی
عبث نه پیر خرابات را به صدق مریدم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.