هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به توصیف عشق و دل‌باختگی شاعر به معشوق می‌پردازد. شاعر از نگاه معشوق، جادوی او، و تأثیرات عمیق عشق بر دل خود سخن می‌گوید. همچنین، از دردها و رنج‌های عشق و ناامیدی‌های خود نیز یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و گاهی دردناک است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته نیازمند سطحی از بلوغ فکری و عاطفی است.

شمارهٔ ۳۶۴

ای چشم یار بس که دل آشوب و دلبری
از یک نگاه آفت هفتاد کشوری

بی هوشی است علت بیماریت نه ضعف
ز آن رو به کار دل شکری بس دلاوری

اسلامم از تو خفت به خون راستی چرا
چندین سیه درون و کژ آیین وکافری

قلب صفوف جان و دل ار صد وگر هزار
چون چار فوج غمزه به یک لحظه بر دری

اندوه هر درونی و آشوب هر دیار
غوغای هر سرایی و سودای هر سری

از تیغ غمزه با همه کژی به قتل ما
با نیزه های خطی خون ریز همسری

داغ درون و زخم دلم را بهر نظر
با صد هزار دشنه و زوبین برابری

نازم به جادوی توکه با صد هزار چشم
در عمر خویش چون تو ندیدم فسون گری

بیمار تندرستی و سرمست هوشیار
هندوی پاسبانی و سالار لشکری

از هر نظاره غیرت صد راغ آهویی
از هر اشاره خجلت صد باغ عبهری

مستغنیم ز می به تو کز هر نگاه گرم
از صد پیاله صاف ز دل غم زدا تری

یک رشحه از شراب تو کم ناید ای شگفت
نشنیده هیچ کس چو تو ساقی و ساغری

بهر نشاط و نشاه ی خود دانم آنقدر
کز باده بهتری و ندانم چه جوهری

از دامن وفای تو تا دست نگسلم
در پای دل مرا عوض خار خنجری

چون کار من ز حالت عاشق خراب تر
چون بخت من ز روز صفایی سیه تری
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.