هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از بی‌وفایی و نامهربانی معشوق شکایت دارد و توصیفی زیبا از ظاهر و رفتار معشوق ارائه می‌دهد. در پایان، شاعر به دنبال آرامش و خلوت می‌گردد و از گفت‌وگو با عوام دوری می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۸۵

از این خشم و غرور و سرگرانی
وزین بی رحمی و نامهربانی

ملامت ها کشد بر بی وفایی
قیامت ها کند در دلستانی

شکایت با که گویم ز آن پری روی
که دل بربود از دستم نهانی

به تیر اولم از پا در افکند
مرا آخر کشد زین شق کمانی

صنوبر گفتمش ماند به بالا
ولی آنرا نباشد این روانی

خرامان می رود گویی در این مرز
به راه افتاده سرو بوستانی

فرازان قامتی چون شاخ شمشاد
فروزان طلعتی چون نقش مانی

مگر دارد سرکشور گشایی
مگر دارد دل گیتی ستانی

بیا واعظ به خلوت خانه ی خاص
اگر خواهی خواص از زندگانی

عوام الناس را بگذار و بگذر
چه حاصل باشدت زین خرچرانی

صفایی در صفاتش من چه گویم
که نطقم بسته شد با این روانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.