هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رنجهای عشق و هجران میگوید و از معشوق میخواهد که بر او رحم کند. او از غم و اندوه خود سخن میگوید و آرزو میکند که معشوق به او توجه کند. همچنین، شاعر به مقایسه خود با دیگر عاشقان میپردازد و از بیوفایی معشوق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند «چو سگهای سر کوی تو» ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۳۸۶
زیانت خود چه بود از مهربانی
که کردی با سبک روحان گرانی
به سختی های هجرانت نمودم
ولی می میرم از این سخت جانی
ترا تا دامن از دستم رها شد
نگستردم بساط کامرانی
ز خاکم بوی غم خواهی شنیدن
چو من رحلت کنم زین دار فانی
مرا از دیگران افزون بزن زخم
که در حشرم شناسی زین نشانی
چو سگ های سر کوی تو ای کاش
مرا بودی مقام پاسبانی
ترحم کن بر این پیر گرفتار
که یا رب کام یابی از جوانی
به سودای غمت شادم ولی باز
غمم حاصل بود زین شادمانی
چه خسروها که فرهاد توگشتند
به شور حسنت ای شیرین ثانی
صفایی کردی از عشقش تبرا
مرا انداختی در بدگمانی
که کردی با سبک روحان گرانی
به سختی های هجرانت نمودم
ولی می میرم از این سخت جانی
ترا تا دامن از دستم رها شد
نگستردم بساط کامرانی
ز خاکم بوی غم خواهی شنیدن
چو من رحلت کنم زین دار فانی
مرا از دیگران افزون بزن زخم
که در حشرم شناسی زین نشانی
چو سگ های سر کوی تو ای کاش
مرا بودی مقام پاسبانی
ترحم کن بر این پیر گرفتار
که یا رب کام یابی از جوانی
به سودای غمت شادم ولی باز
غمم حاصل بود زین شادمانی
چه خسروها که فرهاد توگشتند
به شور حسنت ای شیرین ثانی
صفایی کردی از عشقش تبرا
مرا انداختی در بدگمانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.