هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به بیان ظلمها و ستمهای دشمنان دین و قدرتطلبی آنها میپردازد. شاعر از قساوتهای دشمنان، کشتار بیگناهان، و بیعدالتیهای زمانه شکایت میکند و به نبود یاران وفادار و ترس از دشمنان اشاره مینماید. همچنین، به فقدان شرم و حیا در میان ستمکاران و بیاعتنایی به ارزشهای الهی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق اجتماعی، انتقادی و مذهبی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و شناخت نسبتاً کاملی از مفاهیم دینی و تاریخی دارد. همچنین، برخی عبارات مانند اشاره به خونریزی و ظلم ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامناسب باشد.
بند ۵۹
دشمن بر او زیاده از این قصد کین نداشت
یا از قصور قدرت کین بیش ازین نداشت
هر کفر و کین و کاوش و کیدی که داشت دهر
جز بهر قتل و غارت ابنای دین نداشت
جز خون و مال خسرو دین را سپهر دون
یک سهم در کمان سپهی در کمین نداشت
مریخ جز مقاتله عزمی رزین نبست
برجیس جز محاربه حکمی متین نداشت
درکفر این فریق همین بس که شاه دین
در رزمگاه ماریه یک تن معین نداشت
غیر از سیوف جاریه رکنی شدید نه
غیر از صفوف حادثه حصنی حصین نداشت
جز یاد بیکسان حرم همدمیش نه
جز زخم های تیغ ستم همنشین نداشت
یا للعجب مطاع زمان پیشوای کل
یک تن مطیع در همه روی زمین نداشت
در خون طفل شیری گهواره خفت وی
خوفی کس از خصومت روح الامین نداشت
کوفی بدین گناه گمان ثواب برد
بی شک خود انتقام خدا را یقین نداشت
با لاف دین و پاس شرایع زهی شگفت
شرمی ز روی واضع شرع مبین نداشت
با دعوی امانت و ایمان امان مجوی
زان کاعتنا به آل رسول امین نداشت
آن کش وجود حاصل ایجاد غیر از او
گیتی نتیجه ی دگر از ماء و طین نداشت
دردا که آبروی خود و اشک آل وی
در چشم قوم قیمت ماء معین نداشت
از نیش این عزا رگ دل بایدم گشود
تا سیل های خون رود از دیده رود رود
یا از قصور قدرت کین بیش ازین نداشت
هر کفر و کین و کاوش و کیدی که داشت دهر
جز بهر قتل و غارت ابنای دین نداشت
جز خون و مال خسرو دین را سپهر دون
یک سهم در کمان سپهی در کمین نداشت
مریخ جز مقاتله عزمی رزین نبست
برجیس جز محاربه حکمی متین نداشت
درکفر این فریق همین بس که شاه دین
در رزمگاه ماریه یک تن معین نداشت
غیر از سیوف جاریه رکنی شدید نه
غیر از صفوف حادثه حصنی حصین نداشت
جز یاد بیکسان حرم همدمیش نه
جز زخم های تیغ ستم همنشین نداشت
یا للعجب مطاع زمان پیشوای کل
یک تن مطیع در همه روی زمین نداشت
در خون طفل شیری گهواره خفت وی
خوفی کس از خصومت روح الامین نداشت
کوفی بدین گناه گمان ثواب برد
بی شک خود انتقام خدا را یقین نداشت
با لاف دین و پاس شرایع زهی شگفت
شرمی ز روی واضع شرع مبین نداشت
با دعوی امانت و ایمان امان مجوی
زان کاعتنا به آل رسول امین نداشت
آن کش وجود حاصل ایجاد غیر از او
گیتی نتیجه ی دگر از ماء و طین نداشت
دردا که آبروی خود و اشک آل وی
در چشم قوم قیمت ماء معین نداشت
از نیش این عزا رگ دل بایدم گشود
تا سیل های خون رود از دیده رود رود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: ترکیب بند
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بند ۵۸
گوهر بعدی:بند ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.