هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف صحنه‌ای از قدرت و حکومت می‌پردازد. در آن، شخصی بر تخت سلطنت نشسته و احکام والای او اجرا می‌شود. مردم تحت فرمان او هستند و از رای و حکم او پیروی می‌کنند. همچنین، اشاره‌هایی به نارضایتی‌ها و مقاومت‌های پنهان در برابر حکومت وجود دارد. در بخش‌هایی نیز به توصیف ظواهر و زینت‌های دربار پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم سیاسی و اجتماعی پیچیده‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های موجود در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

بخش ۹ - در نشاندن صوف را بپادشاهی

بشاهی بشد صوف بر صندلی
نشاندند بر تختگاه ملی

برآمد بگردش همه جامها
بهر جا نوشت از بمی نامها

که ماننده دگمه در کرد جیب
برآیند و باشند عاری زعیب

رخوت زمستان فراوان قماش
که بددر بر مردمان جمله فاش

شنیدند احکام والای او
ندیدند جز رای اعلای او

مکر جنسهایی که بود از قصب
کزا بر یشمین داشتندی نسب

بتابیده رو را زفرمان او
نبودند قطعا به پیمان او

بگفتند دیگر برسم سجیف
بقیقاج نیزش بگرد لحیف

نخواهیم و نکنیم ازین پس رها
که پشمان به بیند بیکره بما

میان بند گفتا دو سرمان مگر
بود تاز کمخا به پیچیم سر

بیاویزم آنگه بدامان صوف
عقود سپیچم نخوانند یوف

در آن بارگه گفت پک پیش شاخ
میانهای دندانش از گو فراخ

نمانند الباغ کز آنمیان
بهر حالیش هست بند زبان

که تیزی بازار این فتنه جو
نه بستست چون بقچه بندی برو

که اینان بدینسان دو شلواریند
گرفتار قلبی و طراریند

دگرانکه تارخت اطلس زرخت
بسر برکرا مینهد تاج و تخت

همه زینت تا جداریش راست
بشدانچه ازرخت و اسباب خواست

زپشمینه شلوار میخواست یام
رساندن بکمخا پیام و سلام

که در منبر جمله ام خطبه خوان
زوالا بزن زربنامم روان

که ایلچی کمخا درآمد بدم
همه خرمیها بدل شدم بغم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸ - در ایلچی فرستادن کمخا و باج از صوف و سقرلاط طلب کردن
گوهر بعدی:بخش ۱۰ - در بند کردن قباکه بایلچیکری آمده بود و غضب نمودن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.