۹۴ بار خوانده شده

بخش ۲۶ - در مذمت قماشهای قلب گوید

قماشی که از تل بود روی آن
گرش روی دیگر کنی پرنیان

خشیشی وصوف ارسجیفش کنی
و یا دگمه در بجیبش زنی

بزودی بدرد همه روی وار
بماند از و آستر یادگار

بزرگی بعریان طمع داشتن
بود شال را زوده پنداشتن

چو قاقم بکامو مدارید امید
که چرکن چوشد می نگردد سفید

سربند شلوار افراشتن
وزو چشم بند سلق داشتن

سررشته خویش گم کردنست
بجیب اندرون مار پروردنست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۵ - در صلح انداختن ارمک میان کمخا وصوف
گوهر بعدی:بخش ۲۷ - در خاتمه کتاب و وصف الحال گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.