۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۵

چوزلف مه رخان ای آسمان چند
مرا داری پریشان حال ودربند

نشدوقتی که گردم از تو خشنود
نشد گاهی که باشم از تو خرسند

به کام من تو از کینی که داری
کنی زهر هلاهل گر خورم قند

مرا از ریش غم دل ریش منمای
مرا خوار وزبون زاین بیش مپسند

به محنت سر برم ایام تاکی
به حسرت بگذرانم روز تا چند

نیارم ازتو هیچ اندیشه دردل
به یکتا کردگار پاک سوگند

ندارم ازتوهرگز چشم یاری
اگر درفارس باشم یا سمرقند

نپندارم پر کاهی است یا کوه
کنی بار دلم گر کوه الوند

تونتوانی کنی پستم که هستم
بلند اقبال از امر خداوند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.