هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق و دلدادگی شاعر به معشوق است که در آن، شاعر خود را همواره در جستجوی معشوق می‌داند و تمام وجودش را وقف او کرده است. او از دنیای مادی و آرزوهای شخصی گذر کرده و تنها به عشق معشوق می‌اندیشد. شاعر از تشبیه‌های زیبایی مانند خورشید و حربا برای توصیف معشوق استفاده می‌کند و تأکید می‌کند که حتی در حضور طبیعت و زیبایی‌های آن، تنها بوی معشوق برایش اهمیت دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۳۵۱

در تصور ما که ما بینای روی دوستیم
دوست پیش ما وما درجستجوی دوستیم

از پریشان حالی است این حالت ونبود شگفت
و این چنین آشفته دل وآشفته موی دوستیم

برمشام ما نگردد بوی گلها کارگر
زآنکه دایم در زکام از عطر بوی دوستیم

دوست چون خورشید رخشان است وما حربا صفت
رو به هر سو کونماید روبه سوی دوستیم

ترک دل کردیم وترک جان وترک آرزو
زآنکه هر گام وهرره کامجوی دوستیم

گر چمن زنگاری از باران شود چون خط یار
ما چنین سرسبز وخرم زآب جوی دوستیم

صبح وظهر ومغربی زاهد کند ذکری وما
سال وماه وروز و شب درگفتگوی دوستیم

زآتش دوزخ حکایت کم کن ای واعظ که ما
عمر را پرورده سوزندخوی دوستیم

چون گدا برمال وهمچون تشنه بر آب زلال
در خیال یار واندر آرزوی دوستیم

باده ای ساقی مکن درجام بهر ما که ما
مست وبیخوداز می خم وسبوی دوستیم

چون بلنداقبال برافلاکشد هیهای ما
بسکه روز وشب همی درهای وهوی دوستیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.