هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به توصیف زیبایی و بلندقامتی معشوق (سرو) می‌پردازد و شاعر با حسادت و رشک به سروی که معشوق را می‌بیند، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، شاعر آرزو می‌کند که مانند معشوق با سرو خود در باغی باشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسادت و رشک نیاز به درک عمیق‌تری از روابط انسانی دارند.

شمارهٔ ۴۷۲

مگر گشتی اسیر سروقدی چون من ای قمری
که بندی چون دل خودبینمت بر گردن ای قمری

به چوب از باغ سروت را نماید باغبان بیرون
خرامان سوی باغ آید اگر سرو من ای قمری

مگو درروزگار ار هست همچون سرو من کوکو
که سرو تو ندارد چشم وزلف رهزن ای قمری

گرفتم سروتودارد قدی رعنا چو سرومن
ولی کس سیم ساق است وکجا سیمین تن ای قمری

کس ار سرومرا بیندمن از این رشک می میرم
تو سروت جلوه گر باشد به هر مردوزن ای قمری

نشستن بر سر سرو این نه شرط دوستی باشد
به دشمن چون توگستاخی کندکی دشمن ای قمری

بلند اقبال را دائم بود این آرزو در دل
که باشد چون تو با سرو خود اندر گلشن ای قمری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.