هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، توصیفی زیبا از معشوق و حالات عاشق در برابر اوست. شاعر با تصاویر شاعرانه مانند زلف مشکین، لب شکرفروش و مژگان زنبورگونه، زیبایی معشوق را می‌ستاید و از درد هجران و سکوت معشوق شکوه می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، و حالات روحی بیان‌شده در شعر، برای درک و لذت بردن کامل، به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۴۸۲

ای نازنین شمایل آشوب عقل وهوشی
از مشک زلف عطار از لب شکرفروشی

هنگام رزم ای ترک مژگان وزلف داری
خنجر به کف چه گیری بر تن زره چه پوشی

از شوق دیدنت ما سر تا به پا چوچشمیم
اما تودر خموشی پا تا به سر چو گوشی

با دوستان پیرو بنشین بگو وبشنو
دلتنگ از چه روئی آخر چرا خموشی

مژگان چونیش زنبور داری وجای دارد
زیرا که درحلاوت ز آب دهان چونوشی

رویت ندیده دادیم از دست دین ودل را
وا حسرتا گر از ما رخساره را نپوشی

وز صبر غوره می شد وزمی غم توطی شد
چندای بلنداقبال از هجر درخروشی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.