۹۶ بار خوانده شده

بخش ۲۹ - پند دادن تاک گل را

بگفتا به گل تاک از روی مهر
که ای عنبرین بوی پاکیزه چهر

صحیح است فرمایشاتت تمام
ولی چند پندی شنو از غلام

سفر قطعه ای گشته است از سقر
سقر هست یک نقطه بیش از سفر

براه سفر هر طرف رهزنی است
به هر گوشه در راه اهریمنی است

سفر زحمت و رنجها آورد
اگر چه ثمر گنجها آورد

خوش آن کس که درکنج عزلت خزید
دل از گنج عزت ز همت برید

خطرهای بسیار دارد سفر
بباید نمودن حذر ازخطر

دگر اینکه بلبل بمیرد ز غم
خدا نیست راضی به ظلم و ستم

خدا دیر گیر است وبس سخت گیر
ز هر نیک وبدعالم است و خبیر

کن اندیشه ای گل ز پروردگار
مشوغافل از کیفر روزگار

بگوچون کنی این مکافات را
کنی رو چه سان ازخود آفات را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۸ - جواب گل به تاک
گوهر بعدی:بخش ۳۰ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.