هوش مصنوعی: دو موش، یکی از شهر و دیگری از صحرا، با هم ملاقات می‌کنند. موش شهری از ضعف و ناتوانی موش صحرایی تعجب می‌کند، در حالی که موش صحرایی توضیح می‌دهد که زندگی در نزدیکی دشمن (گربه) باعث ترس و ناتوانی او شده است.
رده سنی: 8+ متن دارای پیام اخلاقی و اجتماعی است که برای کودکان در سنین مدرسه قابل درک و آموزنده است. همچنین استفاده از حیوانات به عنوان شخصیت‌ها برای این گروه سنی جذابیت دارد.

بخش ۱۸ - فی التنبیه

برون رفت از شهر موشی به دشت
برای تفرج پی سیر و گشت

به صحرا به سوراخ موشی رسید
در آنجا یکی موش دشتی بدید

چو همجنس بودند وهم کیش هم
به شادی نشستند در پیش هم

بدوموش دشتی بگفتا ز چیست
که هیچ آب و رنگت به رخسار نیست

چرا این چنینی ضعیف و نزار
چرا ناتوانی چرا دل فگار

تو داری به هر نعمتی دسترس
نه چون من که باید خورم خاک وبس

بگفت ار تو در دشتی از ما بهی
از آن ما نزاریم وتو فربهی

به گوشم چو از گریه آید صدا
شود بندبند من از هم جدا

به سوراخ گوئی که من مرده ام
شود زهر من گر شکر خورده ام

تو می دیدی ار گربه را همچوما
نمیگفتی اینگون چون وچرا

چو همسایه پیوسته با دشمنم
ز اندیشه هر لحظه کاهد تنم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۷ - درشرح حال خود گوید
گوهر بعدی:بخش ۱۹ - در شرح حال خود گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.