۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

قوت اگر نیستت ز شیر وشکر
قوت روح هست خون جگر

کف بود جام آبخور گر نیست
جام بلور یا پیاله زر

در و گوهر گرت میسر نیست
اشک چشمان تو را در وگوهر

سایه وآفتاب پیرهن است
پیرهن گر نباشد اندر بر

سر ندارد کله اگر غم نیست
کله ازمویخویش دارد سر

بالش وبستر از پرندار نیست
خاک راهست بالش وبستر

گرت آتش نباشد اندر دل
آتش عشق بس تو را در بر

خرت ار نیست رو پیاده به راه
کآدمی خود نه کمتر است از خر

در غم ار یاورت کسی نشود
غم چه داری خدا بودیاور
یاور کس چو حی داور شد
زهر درکام اوچو شکر شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲ - وداع شاه شهید با اهل حرم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.