هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی، به زیبایی‌های معشوق و رنج‌های عاشق اشاره دارد. شاعر از زلف سیاه و روی زیبای معشوق سخن می‌گوید و از هجران و امید به وصال می‌نالد. همچنین، مفاهیمی مانند عشق الهی، قبض و بسط دل، و مقامات عرفانی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۲

ای خم زلف سیاه تو جنابش مستطاب
در اقالیم دل و جان خسرو مالک رقاب

دارم امید وصال رویت اندر هجر زلف
شب نشانی بخشد آری از طلوع آفتاب

گریم از عکس رخت کافتادهٔ چشم توام
چون کند بیمارم و بر خویش افشانم گلاب

من ز رویت ناامید و زلف شاد، آخر که گفت؟
مؤمن اندر دوزخ و کافر به جنت کامیاب؟

سالکان را ناگریز است از مقام قبض و بسط
زلف و رویت عاشقان را تا به کی اندر حجاب

چون توام دلبر نباشد هر چه هستی بی وفا
چون منت عاشق نباشد گرچه ناید در حساب

ای که وصلت جان ده صد مرده ی هجران تو
عیسای معجز نما «یحیی العظام» شیخ و شاب

در بهشت خاک پایت عاقبت شد زلف شاد
بس که نالیدی به دل «یالَیتَنی کُنتُ تُراب»
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.