هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و بی‌تابی عاشق در فراق معشوق است. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های پراحساس، از زلف سیاه، دل خونین، و نگاه نرگس‌گونه معشوق سخن می‌گوید و از فراق و نازهای او شکوه می‌کند. در عین حال، اشاراتی به می، میخانه، و مستی نیز دارد که بر شدت احساسات عاشقانه می‌افزاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، استعاره‌های احساسی و اشاره به می و مستی است که برای درک کامل، به بلوغ عاطفی و فکری نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در درک عمیق این مفاهیم مشکل داشته باشند.

شمارهٔ ۱۶

مرا بی تاب داری هر دم ای زلف بتاب امشب
خدارا یک دم از من ای سیه دل رو متاب امشب

سرم بر سنگ و سنگم بر دل و دل خون و تن بی جان
نه جان در بر، نه جانان، چون ننالم بی حساب امشب!

طبیب مهربان بیهوده زان لب صبر فرمایی
که شکر میل دارد، خسته جان دل کباب امشب

چه شیرین است بر گلبرگ رویش حلقه ی گیسو
مهم را حلقه در گوش است آری آفتاب امشب

چو در زلفم کشیدی، جان فدایت، غمزه کوته کن
مکش خنجر که کار خویش کردی با طناب امشب

درون پر درد مژگانم، برون شیدای آن نرگس
منم آری درین میخانه آباد و خراب امشب

به جان گر می دهد از خال لعلش بوسه ای بستان
که هندو بچه ارزان می فروشد شهد ناب امشب

مگر در خواب بینی وصل آن یار دلارا را
به روی دلبری آشفته، دل دیگر بخواب امشب

ز جا برخاست ساقی گردشی زد جام نرگس را
قیامت بر سرم آورد از ناز و عتاب امشب

مرا زلف و رخ دلدار و چشم می پرستش بس
نخواهم عود و مجمر، بشکنم جام شراب امشب

«وفایی» گاه رو در زلف دارد، گاه در ابرو
مسلمان بین که دارد در دو قبله اکتساب امشب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.