هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق و تجربیات عاشقانه‌اش سخن می‌گوید. او از پرواز مانند شاهین، تماشای جهان، و تسلیم شدن در برابر عشق می‌گوید. همچنین، از سوختن در آتش مهر و افتادن در دام بلا یاد می‌کند و در نهایت، از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به درک ادبی و تجربه‌ی عاطفی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۵۸

هم چو شاهین به هوس بال و پری بگشادم
در سر سیر و تماشا سر خود بنهادم

ز آشیان شهپر سیاره کشی کردم راست
یک نظر جلوه کنان بر سر چرخ استادم

پس آینه چو طوطی به شکر بالیدم
غافل از دست خط و درس و خط استادم

سایه سرو گلی گشت مرا دیر مغان
نشئه ی عشق گل آمد به مبارک بادم

پرتو شمع بدیدم چو پروانه ز دور
با همه سرکشی و کبر به دو جان دادم

خاک دل نیلوفر آسا بزدم بر لب آب
ز آتش مهر بر انداخته شد بنیادم

دل به شیرین شکری دادم چون خسرو عشق
عاقبت کرد جگر سوخته چون فرهادم

دل مارا هوس خال تو و زلف و لب است
دانه ناچیده و در دام بلا افتادم

به «وفایی» نگهی کن چو تو سودای منی
به که فریاد کنم گر تو نپرسی دادم؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.