هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که از بی‌توجهی و جفای معشوق شکایت دارد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند و از نبود محبت و توجه او می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، درک شعر را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌سازد.

شمارهٔ ۲۶

خیل مژگان سیه کار نداری داری
صف به صف لشگر خونخوار نداری داری

پی تسخیر دل اهل دل از عقرب زلف
سپهی کافر و جرّار نداری داری

چشم و ابرو ننمایی بنمایی همه را
از دو سو ترک کماندار نداری داری

سرکشان را تو به فتراک نبندی بندی
بیدلان را تو چو من خوار نداری داری

همه اسباب جهانگیری ات آماده بود
با دو عالم سر پیکار نداری داری

مُهره ی مهر تو با غیر نچینی چینی
ترک یار و سر اغیار نداری داری

زنده ام من به وصال تو ولیکن ز فراق
از پی کشتنم اصرار نداری داری

نمک از لعل شکر بار نباری باری
وز شکرقند به خروار نداری داری

نافه از چین سرزلف نریزی ریزی
مشک تاتار، به هر تار نداری داری

رویت اندر کنف زلف نباشد باشد
آفتابی به شب تار نداری داری

با غزالان سیه شیر نگیری گیری
بسته با طُرّه ی طرّار نداری داری

عود در مجمره ی حُسن نسوزی سوزی
خال در صفحه ی رخسار نداری داری

چند از خون عزیزان ننمایی پرهیز
عجبم نرگس بیمار نداری داری

با «وفایی» ننمایی به جز از جور و جفا
ای جفاکار، دگر یار نداری داری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.