۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۷

دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده
در پیش چون عارفان عاشقان کل آمده

بهر طوف آستان کوی آن گل پیرهن
از گلستان خانه خیز امروز بلبل آمده

ساکنان هند را نقش پریشان ساخته
پیش پیش کاروانش بوی سنبل آمده

بهر دامنگیریش قد راست کرده ارغوان
از برای خیربادش نکهت گل آمده

شمع خود را کرده پنهان در میان دود آه
سوی بزمم تا پریشان کرده کاکل آمده

تا نهاده پا به سیر کوچه باغ بوستان
از چمن بیرون به استقبال او گل آمده

سیدا خود را چو قمری در قفس انداخته
بس که سرو او ز سر تا پا تغافل آمده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.