هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردهای عاطفی شاعر است. او از عشق، رنج، فقر و قناعت سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند مرغ بریانی، گردباد، گل غلتیده در خون و تیر عشق، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. شاعر از عشق نافرجام، دوری از معشوق و فقر خود می‌گوید، اما در عین حال به قناعت و رضایت از زندگی ساده خود نیز اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌باشد. همچنین برخی از تصاویر مانند 'غلتیدن در خون' یا 'تیر عشق' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۳۷

دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بریانی
سرم در جیب گردد گردبادی در بیابانی

چو گل غلتیده ام در خون ز فکر جامه گلگونی
گریبان چاکم از دست نگار پاکدامانی

به پشت بام آن لیلی جبین مهتاب مجنون
سر کو باشد از زنجیرمویان سنبلستانی

به مغز استخوانم سبز شد از بس که پیکانش
مرا گردیده چاک سینه از تیرش خیابانی

ز دیوان بوستانی کرده بر پا معنی بکرم
بود هر نخل مصراعش عروس نارپستای

ز خوان اهل دنیاتر نکرده دستم انگشتی
قناعت کرده ام همچون مه نو با لب نانی

ز عریانی سرم را در کنار آورده زانویم
مرا از پیرهن باشد گریبانی و دامانی

کشم از خوان خود شرمندگی و عذر پیش آرم
به سر وقتم اگر سازد گذر ناگاه مهمانی

در آغوش پدر ای سیدا دارم لب خشکی
مرا زادست مادر در چه وقتی در چه دورانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.