هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و اخلاقی از صائب تبریزی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند عشق، پرهیز از غرور و خودنمایی، حفظ حریم اخلاقی، و هشدار درباره عواقب رفتارهای ناپسند میپردازد. شاعر از معشوق میخواهد که با رفتارهایش دیگران را نیازارد و حریمها را حفظ کند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و اخلاقی پیچیدهای است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و تجربه کافی دارد. همچنین، برخی از استعارهها و نمادهای بهکاررفته ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابلدرک نباشد.
شمارهٔ ۲۴
شوخ من بی پرده در بازارها جولان مکن
دیده آئینه را بر روی خود حیران مکن
بوالهوس را برگ عیش ای غنچه در دامن مکن
مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن
چشم خونبار مرا هم کاسه طوفان مکن
از جمالت شد گلستان بزم پیر می فروش
چون گل از غیرت مرا خون جگر آید به جوش
تا به کی چون حلقه کاکل تو را گویم به گوش
ای خدا ناترس آن چاک گریبان را مپوش
شعله آه مرا در انجمن عریان مکن
ای خجل از پرتو رخسار بدر تو منیر
کرده زلف سرکشت خورشیدرویان را اسیر
پند من امروز بشنو ای به خوبی بی نظیر
چشم اگر کافر شود از کس متاع دل مگیر
زلف اگر زنار بندد غارت ایمان مگیر
غمزه را گو تا کمان ابروان آرد به زه
زخمهای سینه ام گردد ز پیکان تو به
گر از این معنی دلت چون غنچه باشد در گره
از برای امتحان اول نمک بر داغ نه
گر بنالم سوده الماس را درمان مکن
عمرها شد سیدا را عقده های مشکل است
بر سر کوی تو او را روز تا شب منزل است
گر چه از گیسوی تو مقصود دلها حاصل است
سینه صایب زیارتگاه ارباب دل است
گر مسلمان زاده این کعبه را ویران مکن
دیده آئینه را بر روی خود حیران مکن
بوالهوس را برگ عیش ای غنچه در دامن مکن
مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن
چشم خونبار مرا هم کاسه طوفان مکن
از جمالت شد گلستان بزم پیر می فروش
چون گل از غیرت مرا خون جگر آید به جوش
تا به کی چون حلقه کاکل تو را گویم به گوش
ای خدا ناترس آن چاک گریبان را مپوش
شعله آه مرا در انجمن عریان مکن
ای خجل از پرتو رخسار بدر تو منیر
کرده زلف سرکشت خورشیدرویان را اسیر
پند من امروز بشنو ای به خوبی بی نظیر
چشم اگر کافر شود از کس متاع دل مگیر
زلف اگر زنار بندد غارت ایمان مگیر
غمزه را گو تا کمان ابروان آرد به زه
زخمهای سینه ام گردد ز پیکان تو به
گر از این معنی دلت چون غنچه باشد در گره
از برای امتحان اول نمک بر داغ نه
گر بنالم سوده الماس را درمان مکن
عمرها شد سیدا را عقده های مشکل است
بر سر کوی تو او را روز تا شب منزل است
گر چه از گیسوی تو مقصود دلها حاصل است
سینه صایب زیارتگاه ارباب دل است
گر مسلمان زاده این کعبه را ویران مکن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: مسمط
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.