هوش مصنوعی:
شاعر در این اشعار از درد فراق و دوری از معشوق سخن میگوید. او از جستوجوی نشانههای معشوق، اندوه ناشی از این جدایی، و ناامیدی از توجه معشوق مینالد. همچنین، به وضعیت روحی خود و دیگران مانند صوفی مسکین اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهای است که درک آنها نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند اندوه عمیق و مفاهیم صوفیانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۳۶
بجز صبا ز که جویم نشان دلبر خویش
من شکسته چو محرومم از صنوبر خویش
نشانده ام به لب جویبار دیده کنون
خیال قامت شمشاد سایه پرور خویش
به غیر کوی تو دیگر کجا برم ای دوست
لبان خشک و رخ زرد و دیده تر خویش
بگفتمش بنویسم غمی به او دل گفت
مگر روان چو قلم بگذری تو از سر خویش
نمی کند به من او التفات وه چه کنم
مگر فرشته فرود آورد برو پر خویش
ازین درم بمران زان که بی سبب نایم
سگان کوی ترا خوانده ام برادر خویش
به حال صوفی مسکین قلم بگرید زار
زشعرها که نویسد به روی دفتر خویش
من شکسته چو محرومم از صنوبر خویش
نشانده ام به لب جویبار دیده کنون
خیال قامت شمشاد سایه پرور خویش
به غیر کوی تو دیگر کجا برم ای دوست
لبان خشک و رخ زرد و دیده تر خویش
بگفتمش بنویسم غمی به او دل گفت
مگر روان چو قلم بگذری تو از سر خویش
نمی کند به من او التفات وه چه کنم
مگر فرشته فرود آورد برو پر خویش
ازین درم بمران زان که بی سبب نایم
سگان کوی ترا خوانده ام برادر خویش
به حال صوفی مسکین قلم بگرید زار
زشعرها که نویسد به روی دفتر خویش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.