هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و هوس به معشوقه‌ای زیبا سخن می‌گوید و از درد دل و جراحت عشق می‌نالد. سپس با طنز و کنایه به غذاهایی مانند قلیه کدو، عدس، کدک، و کله بریان اشاره می‌کند و مقایسه‌هایی بین عشق و غذا انجام می‌دهد. در نهایت، از وصال نایافته و رنج‌های عشق شکوه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و طنز پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از کنایه‌ها و اشارات نیاز به درک ادبی و اجتماعی بالاتری دارند.

بخش ۹

مراست در هوس روی آن پری پیکر
دل جراحت و جان فگار و دیده تر
در جواب او

هوای قلیه کدو تا بود مرا در سر
مذمت عدس این دم نمی کنم دیگر

کدک که دختر گیپاست کی بود یارب
که در نکاح من آید به حله ای در بر

جمال کله بریان چو دیدم اندر شهر
نمی کند دل من میل سوی قلیه گذر

ز خرده ها که مزعفر ز قند در دل داشت
ببین که مرغ مسما وقوف یافت مگر

به خوان اطعمه گفتم که شمع راهم ده
چو من، بگفت مگر هم تو بگذری از سر

وصال شهد مصفی نمی شود روزی
به روی خوان شده امروز رشته زان لاغر

همیشه صوفی بیچاره سفر بردارست
بیار اگر چه ترا نیست این سخن باور
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸
گوهر بعدی:بخش ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.