۱۰۳ بار خوانده شده

بخش ۸

بهار آمد بکن ساقی طربها
به این لب تشنه ده آب عنب ها
در جواب او

مربا خواهم این ساعت مربا
ندارم غیر ازین در دل مربا

ز پیش لوت خواران کله چون رفت
ندارد هیچ چیزی جز عنب جا

هریسه گوید این با روغن داغ
که چونی تو درین سوز و شغبها

به روی خوان چو انواع طعام است
غنیمت دار حلوای رطب را

سحر می گفت طباخی که هستیم
به تنگ از صوفیان بلعجب ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷
گوهر بعدی:بخش ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.