۹۲ بار خوانده شده

بخش ۱۸

بوسی زلبش اگر کنی نوش
غمهای جهان شود فراموش
در جواب او

گر آرده و عسل کنی نوش
عیش دو جهان کنی فراموش

جان تازه کند بیا و بنگر
آن اشکنه لطیف سر جوش

چون از تو شود کسی خریدار
یک نان به دو عالمش بمفروش

بریان که عروس اطعمه اوست
باشد که بگیرمش در آغوش

این بوی جگر کباب بازار
برد از دل خسته طاقت و هوش

آن دانه درکه هست انگور
بی او منشین، بگیر در گوش

من آب برای شرب صوفی
بر دوش کشیده بوده ام دوش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۷
گوهر بعدی:بخش ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.