۱۱۷ بار خوانده شده

بخش ۱۹

گر براند سویم آن شاهسوار چابک
من نثارش کنم این جان گرانمایه سبک
در جواب او

زیروائی که بود گرم و به او نان تنک
مرهم سینه مجروح بود روز خنک

صحن ماهیچه پر قیمه اگر دست دهد
خرم آن جان گرانمایه که دریافت سبک

جان کند تازه کنون خربزه ابدالی
زان که شیرین و پر آب است و لطیف و نازک

بشنو از من سخنی، هر چه بود از تر و خشک
نگذاری به تک سفره که ماند یک جک

بر سر سفره چو انواع طعام آید پیش
صوفی خسته بود همچو سوار چابک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۸
گوهر بعدی:بخش ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.