هوش مصنوعی: این شعر با توصیف فصل بهار و طبیعت آغاز می‌شود و سپس به طنز به موضوعاتی مانند گرسنگی، فقر، و دزدی می‌پردازد. در ادامه، از تشبیهات غذایی مانند برنج، بریان، و پالوده برای بیان حالات عاطفی و روحی استفاده می‌شود. شعر با اشاره‌ای به طنزآمیز به مسائل روزمره و اجتماعی پایان می‌یابد.
رده سنی: 15+ متن حاوی مفاهیم طنزآمیز و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به موضوعاتی مانند دزدی و فقر نیاز به درک بیشتری از مسائل اجتماعی دارد.

بخش ۴۰

رسید فصل بهار و جهان گلستان شد
گریست ابر بهاری و باغ خندان شد
در جواب او

کسی که معده او پر ز نان و بریان شد
اگر کیمنه گدائی بود، که سلطان شد

ز گریه ها که همی کرد دوش بریانی
علی الصباح به رغمش برنج خندان شد

بشوی دست و پس آن گه طواف مطبخ کن
که بی طهارت ظاهر، به کعبه نتوان شد

ببرد ه است به دزدی دلم چو بریانی
از آن بدار، چو دزدان گهی به زندان شد

ز قعر صحن برآورده مرغ بریان سر
به روی سفره و در نان میده حیران شد

برنج را چو ز روغن رسید مالشها
عجب مدار که آشفته و پریشان شد

دل شکسته صوفی مثال پالوده
ز شوق صحنک فرنی قند لرزان شد
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۹ - وله ایضا
گوهر بعدی:بخش ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.