هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از میراث خود از آدم خاکی (انسان) سخن می‌گوید و به دنبال ساقی و نان می‌گردد. در ادامه، او از همدمی دو یار و لذت بریانی و مسلقی یاد می‌کند و گرسنگی را به عنوان یک حادثه مهلک توصیف می‌کند. در پایان، شاعر اشاره می‌کند که صوفی اگرچه همیشه در پی نان است، اما از پدرش این میراث به او رسیده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از سن 16 سالگی به بعد در افراد شکل می‌گیرد.

بخش ۷۸

مرا ز آدم خاکی چو ضم بود میراث
کجاست دامن ساقی کزو رسم به غیاث
در جواب او

مرا ز آدم خاکی چو نان بود میراث
کجاست گرده بریان کزو رسم به غیاث

دو یار همدم و یک مسلقی و بریانی
سعادتی است که ثانی شد این طریق ثلاث

بود چو حادثه ای این گرسنگی مهلک
به نزد مطبخیان بر، پناه از این احداث

دمید صور نهاری، چو اشتهار در دهر
عیان شد این همه اموات دعوت از اجداث

اگر چه در پی نان است روز و شب صوفی
چه باک، از پدر او را رسید این میراث
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۷
گوهر بعدی:بخش ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.