۱۰۷ بار خوانده شده

بخش ۷۷

همی زند به جهان پیر دیر باده صلاح
در نشاط چو زین باب می شود مفتاح
در جواب او

خوش است صحنک بغرای پر ز قیمه صباح
گشای این در دولت برویم ای فتاح

به کارخانه حلواگران نگاهی کن
که نور مشعله زلبیاست چون مصباح

در آن زمان که شود معده پر ز نان و عسل
خوش است طاس یخ آبی و صحنک تفاح

بلاست آن که به امید یک دو دانه برنج
به بحر کاسه زند غوطه چمچه چون ملاح

بیا برای تسلی خاطرم بر خوان
بکش تو صورت نان و کباب را طراح

شمیم قلیه مشام مرا معطر ساخت
خود از کجاست چنین بو که می رسد فراح

به خوان اطعمه، صوفی صلاح اگر بزند
مکن تو عیب، نباشد صلاح او به صلاح
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۶
گوهر بعدی:بخش ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.