هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد و اشتیاق فراوان خود به معشوق یا موضوعی دیگر سخن می‌گوید. او از احساسات شدید خود می‌گوید که از حد معمول فراتر رفته و باعث سقوط و نابودی او شده است. در ادامه، اشاره‌ای به بوی خوش غذا (کباب) و تأثیر آن بر روح و روانش دارد. همچنین، از تغییر حالات روحی و تلخ شدن دنیا پس از گذشتن برخی موقعیت‌ها صحبت می‌کند. در نهایت، صوفی با دیدن غذا و نان، از محنت‌های گذشته می‌گذرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات مورد استفاده نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

بخش ۹۰

دردم ز اشتیاق تو ز اندازه در گذشت
از پا در اوفتادم و آبم ز سرگذشت
در جواب او

دردم ز شوق گرده ز اندازه در گذشت
وز شوق کله آب من اکنون زسر گذشت

آمد شمیم کله بریان به نیمشب
جانبخش و مشکبوی، نسیم سحر گذشت

دعوت برای خاطر من بی قیاس ده
چون اشتهای بنده ز اندازه در گذشت

مستغرق شمیم کباب تنور بود
دل آن زمان زمطبخیان بی خبر گذشت

بر من جهان و هر چه درو هست تلخ شد
از پیش من چو دعوت شیر و شکر گذشت

صوفی به پیش باز فراق و کباب و نان
هر محنتی که بود دگر مختصر گذشت
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۹
گوهر بعدی:بخش ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.