۹۳ بار خوانده شده

بخش ۹۰

دردم ز اشتیاق تو ز اندازه در گذشت
از پا در اوفتادم و آبم ز سرگذشت
در جواب او

دردم ز شوق گرده ز اندازه در گذشت
وز شوق کله آب من اکنون زسر گذشت

آمد شمیم کله بریان به نیمشب
جانبخش و مشکبوی، نسیم سحر گذشت

دعوت برای خاطر من بی قیاس ده
چون اشتهای بنده ز اندازه در گذشت

مستغرق شمیم کباب تنور بود
دل آن زمان زمطبخیان بی خبر گذشت

بر من جهان و هر چه درو هست تلخ شد
از پیش من چو دعوت شیر و شکر گذشت

صوفی به پیش باز فراق و کباب و نان
هر محنتی که بود دگر مختصر گذشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۹
گوهر بعدی:بخش ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.