۹۶ بار خوانده شده

بخش ۹۱

از لطف دوست سکه دولت به نام ماست
اقبال یافتیم و سعادت غلام ماست
در جواب او

تا نان گرم و کله بریان به کام ماست
از روی عیش قلیه زنگی غلام ماست

هر دعوتی که در همه آفاق پخته اند
هر کس که می خورد ز نهاری و شام ماست

ریواج خواست از من بیچاره دل شبی
گفتم که چیست، گفت خیالات خام ماست

روز ازل که رفت قلم بهر هر کسی
غافل مشو که قرعه دعوت به نام ماست

سیری مرا چو صوفی مسکین امید نیست
بر اشتهای من چه گواه، این کلام ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۰
گوهر بعدی:بخش ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.