هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از درد و غم عشق و هجران مینالد و از مشکلات زندگی مانند کمبود نان سخن میگوید. در ادامه، شاعر با طنز و کنایه به حل مشکلات خود اشاره میکند و از بوی معشوق به عنوان مرهم جان یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاشقانه و مشکلات زندگی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسن قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از طنز و کنایه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
بخش ۱۰۱
ای سرشته غم و درد تو به آب و گل من
سوخت در آتش هجران تو مسکین دل من
در جواب او
ای سرشته غم گیپا و کدک در دل من
سوخت در آتش بریان دل بی حاصل من
مشکلم بود که در حلقه گیپا چه بود
حل شد از دولت نان، شکر خدا مشکل من
فکر کر دم که دگر نان نخورم روزی چند
دل بخندید چو گل بر سخن باطل من
چون حجاب من و بریان همه نان تنک است
خادم از بهر خدا دفع کن این حائل من
بوی او مرهم جان است ببین صوفی را
هست اگر قامت زناج بلای دل من
سوخت در آتش هجران تو مسکین دل من
در جواب او
ای سرشته غم گیپا و کدک در دل من
سوخت در آتش بریان دل بی حاصل من
مشکلم بود که در حلقه گیپا چه بود
حل شد از دولت نان، شکر خدا مشکل من
فکر کر دم که دگر نان نخورم روزی چند
دل بخندید چو گل بر سخن باطل من
چون حجاب من و بریان همه نان تنک است
خادم از بهر خدا دفع کن این حائل من
بوی او مرهم جان است ببین صوفی را
هست اگر قامت زناج بلای دل من
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۰۰
گوهر بعدی:بخش ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.