هوش مصنوعی:
این متن بیانگر درد فراق و عشق است که شاعر از دیدن چهره یار خود محروم شده و رنج میکشد. او از گرسنگی و فراق مینالد و احساسات خود را با تصاویر شعری مانند نان و بریان و کنگر بیان میکند. در نهایت، از صوفیان میخواهد که سخنان او را درک کنند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
بخش ۱۱۵
هر که او دیده چهره یارم
می کد رحم بر دل زارم
در جواب او
آن چنان من زگشنگی زارم
که به جان گرده را خریدارم
گفت نان ز آتش فراق کباب
در تف و تاب رو به دیوارم
گشت خلقی فراقت ای بریان
گفت از آن روی بر سر دارم
نان و بریان خوش است و کنگر ماس
گل به آن خار آرزو دارم
بره ای گر نباشد اندر پیش
هرگز او را ز شام نشمارم
جوع را چون نهان کنم در دل
چون گواهند هر دو رخسارم
صوفیا گر نمی کنی باور
فهم کن شمه ای ز گفتارم
می کد رحم بر دل زارم
در جواب او
آن چنان من زگشنگی زارم
که به جان گرده را خریدارم
گفت نان ز آتش فراق کباب
در تف و تاب رو به دیوارم
گشت خلقی فراقت ای بریان
گفت از آن روی بر سر دارم
نان و بریان خوش است و کنگر ماس
گل به آن خار آرزو دارم
بره ای گر نباشد اندر پیش
هرگز او را ز شام نشمارم
جوع را چون نهان کنم در دل
چون گواهند هر دو رخسارم
صوفیا گر نمی کنی باور
فهم کن شمه ای ز گفتارم
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۱۴
گوهر بعدی:بخش ۱۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.